علیرضا عادل هستم.
من زاده مهد شعر و ادب فارسی هستم، سرزمینی که با حافظ و سعدی شناخته میشود.
کارشناسی ارشد رشته مهندسی برق دارم که البته هیچ ارتباطی با نویسندگی ندارد. ؛)
کوهنوردی و پیادهروی یکی از لذتهایی هست که هیچ وقت برای من تکراری نمیشود. به روانشناسی و روان درمانی هم علاقه زیادی دارم و یکی از گزینههای من برای انتخاب کتاب میباشد.
در زندگی هر کسی لحظهای وجود دارد که در آن لحظه احساس ترس میکند. ترس از زندگی که انجام داده و زندگی که انجام نداده است. در این لحظه به درون خود رجوع میکند و از خود میپرسد: من از این زندگی چی میخواهم؟!
این لحظه میتواند نقطه عطفی در زندگی هر کسی باشد. لحظهای که شما را به تفکر بیشتر سوق میدهد. ولی ممکن است ترجیح دهید با عوامل حواس پرتی آن را نادیده بگیرید. این لحظه میتواند دلیلی برای بررسی گذشته و تامل درباره حال و آینده باشد. در این زمان خاص دستاوردهای خود را مرور میکنید و با یک سوال اساسی مواجه میشوید. آیا این آینده و چیزی است که من برای خودم در گذشته متصور میشدم؟! آیا این سبک زندگی مرا به کمال میرساند و یا همه این زندگی تحت تاثیر جامعه ساخته شده است. در این لحظه است که تصمیم میگیرد از لبهی پرتگاه به پایین بپرید و به ندای درونتان گوش فرا دهید و یا اینکه دوباره به پایین برگردید و به گذشته خود بازگردید و همان زندگی که برای خود ساختهاید را ادامه دهید. من انتخاب صفر یا صد را انجام ندادم و تصمیم گرفتم بجای به پایین پرت کردن خودم، با طناب به پایین بیایم تا بتوانم ارزیابی بهتری نسبت به درونم داشته باشم.
رشتهای که من انتخاب کردم رشته جذابی است ولی کاری که من مشغول آن هستم کسلآور است و تحملش برایم سخت است. ولی از آنجایی که زندگی بدون منبع درآمد نمیتواند پیش رود. لذا تصمیم گرفتم در کنار کار، به حس درونیم هم گوش فرا دهم. اوایل فقط برای خودم مینوشتم و از این تکنیک برای بیان آرزوها و آرامش ذهن استفاده میکردم ولی از سال 99 به صورت جدی به این موضوع فکر کردم و تصمیم گرفتم تولید محتوا و نویسندگی را شروع کنم.